آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۱ آذر ۱۴۰۳

    Era

    ˈɪrə ˈɪrə ˈɪərə ˈɪərə

    شکل جمع:

    eras

    توضیحات:

    در معنای سوم، ERA مخفف عبارت Equal Rights Amendment است.

    معنی era | جمله با era

    noun countable B2

    تاریخ جغرافیا زمین‌شناسی دوران، عصر، دوره، عهد، برهه، زمانه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    The Renaissance era brought significant changes in art and culture.

    عهد رنسانس تغییرات قابل توجهی را در هنر و فرهنگ پدید آورد.

    The post-COVID-19 era brought about significant social changes.

    دوران پساکرونا تغییرات اجتماعی قابل توجهی را به همراه داشت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The Paleozoic era is known for the emergence of the first land plants.

    عصر پالئوزوئیک به‌دلیل ظهور نخستین گیاهان در خشکی شناخته شده است.

    Scholars study the social structures of the medieval era.

    محققان ساختارهای اجتماعی دوران قرون‌وسطی را مطالعه می‌کنند.

    This era is defined by social media and digital communication.

    این دوره با رسانه‌های اجتماعی و ارتباطات دیجیتال تعریف می‌شود.

    noun

    برهه، دوره، عصر، دوران (دوره‌ای از زندگی شخصی یا شغلی فرد که از دوره‌های دیگر متمایز است.)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    She felt a sense of nostalgia for the carefree era of her youth.

    او نسبت به دوران بی‌دغدغه‌ی جوانی‌اش حس دل‌تنگی داشت.

    The artist's latest exhibition marks a new era in his creative journey.

    آخرین نمایشگاه این هنرمند نشانگر دوره‌ی جدیدی از سفر خلاقانه‌ی اوست.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She entered a new era when she decided to pursue her passion for writing.

    زمانی که تصمیم گرفت اشتیاق خود به نوشتن را دنبال کند، وارد برهه‌ی جدیدی شد.

    abbreviation noun

    سیاست (ERA) متمم حقوق برابر (اصلاحیه‌ی پیشنهادی به قانون اساسی ایالات متحده است که هدف آن تضمین برابری حقوق قانونی برای همه افراد، بدون توجه به جنسیت، می‌باشد.)

    The ERA aims to ensure equal rights for all citizens.

    هدف متمم حقوق برابر تضمین حقوق برابر برای همه شهروندان است.

    Activists are working tirelessly to finally ratify the ERA.

    فعالان به‌طور خستگی‌ناپذیری در تلاشند تا در نهایت متمم حقوق برابر را تصویب کنند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد era

    1. noun a period of time of which particular events or stages of development are typical
      Synonyms:
      time day age period term stage epoch generation date cycle eon aeon

    سوال‌های رایج era

    شکل جمع era چی میشه؟

    شکل جمع era در زبان انگلیسی eras است.

    ارجاع به لغت era

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «era» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/era

    لغات نزدیک era

    • - equuleus
    • - er
    • - era
    • - eradiate
    • - eradicable
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.