گذشتهی ساده:
timedشکل سوم:
timedسومشخص مفرد:
timesوجه وصفی حال:
timingشکل جمع:
timesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مطابق یا همراه با زمان، مطلع به آخرین اطلاعات، آگاه بر اوضاع زمانه
در مسابقه یا گذشت زمان، کوشش در انجام کار پیش از انقضای وقت
قبل از وقت (موعد)
پیش از مدت معین، قبل از وقت
1- همزمان، باهم 2- سابقاً، قبلاً، پیشترها
1- همزمان، باهم
2- در عین حال، ضمنا
1- در همان زمان، در همان هنگام 2- بههرحال، با وجوداین، در عین حال
در میان دو زمان یا دوره، در آن میان
1- (ساعت و غیره) تند کار کردن، جلو رفتن 2- (در جستجوی فرصت و غیره) وقت تلف
1- بالأخره، دیر یا زود 2- بهموقع، در وقت مناسب، سر وقت 3- موزون
1- (ساعات و غیره) آهسته کار کردن، عقب افتادن 2- فرصت یا وقت از دست دادن
در ساعات غیر اداری، در اوقات متعلق به خود شخص
1- سر وقت، در زمان مقرر 2- قسطی، مدتدار
1- بیموقع، نابههنگام 2- ناموزون، بیآهنگ
عمر، سن
در گذشته، زمانهایی بود که در آن...
بارها و بارها، دوباره و دوباره، چندین و چند بار، برای چندمین بار
1- همزمان، باهم 2- سابقاً، قبلاً، پیشترها
گهگاه، گاهبهگاه، برخی از اوقات
قدیمی مسلک، عقبافتاده، امل، از حال بیخبر
(عامیانه) زندانی بودن
فعلاً، حالا
فعلاً، موقتاً
گاه و بیگاه، گهگاه، هرچند وقت یکبار
1- (ساعت و غیره) تند کار کردن، جلو رفتن 2- (در جستجوی فرصت و غیره) وقت تلف
1- در موقع مناسب 2- بهسرعت، زود
1- (ساعات و غیره) آهسته کار کردن، عقب افتادن 2- فرصت یا وقت از دست دادن
1- (قطار و غیره - برای جبران دیر کرد) تندتر رفتن، وقت ازدسترفته را جبران کردن 2- تندتر کار کردن، سریع عمل کردن
(امریکا - عامیانه) جلب محبت کردن، رابطهی جنسی برقرار کردن، به تور زدن (کسی را)
اغلب، بسیاری از اوقات، بسا
1- سر وقت، در زمان مقرر 2- قسطی، مدتدار
سلام و تعارف کردن
فرصت را از دست نده
زمان خیلی زود میگذرد، زمان خیلی سریع میگذرد، زمان مثل برق و باد میگذرد
زمان آزردگیها را التیام میبخشد
(امریکا - عامیانه) دوران خوش
وقت زیاد، وقت بیکاری
بارها و بارها، دوباره و دوباره، چندین و چند بار، برای چندمین بار
بارها و بارها، بهکرّات، بهدفعات، چندین و چند بار
وقت طلاست (زمان بسیار ارزشمند است)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «time» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/time