فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

In Time

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • collocation B1
    1- بالأخره، دیر یا زود 2- به‌موقع، در وقت مناسب، سر وقت 3- موزون
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت in time

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «in time» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/in-time

لغات نزدیک in time

پیشنهاد بهبود معانی