گذشتهی ساده:
squeakedشکل سوم:
squeakedسومشخص مفرد:
squeaksوجه وصفی حال:
squeakingشکل جمع:
squeaksجیرجیر کردن، صدای کوتاه و بلند ایجاد کردن، با صدای بلند گریه کردن
The door squeaks.
در جیرجیر میکند.
His new shoes squeaked.
کفشهای نو او جیرجیر میکردند.
The mice were squeaking in the kitchen.
موشها در آشپزخانه صدا میکردند.
انگلیسی آمریکایی (رقابت یا امتحان) موفق شدن، برنده شدن، پاس شدن، قبول شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He squeaked by the finals.
بهسختی در امتحانات نهایی موفق شد.
One of them squeaked.
یکی از آنها پاس شد.
The bill squeaked through the parliament.
لایحه با اکثریت بسیار قلیل در مجلس قبول شد.
صدای جیرجیر، صدای بلند و کوتاه، صدای گریهی بلند
I heard a faint squeak coming from the attic.
صدای جیرجیر ضعیفی از اتاق زیر شیروانی شنیدم.
Her shoe made a loud squeak on the polished floor.
کفشش صدای کوتاه بلندی روی زمین صیقلی ایجاد کرد.
(با امتیاز کم یا اشکال) قبول شدن، پذیرفته شدن، عبور کردن
narrow (or close or near) squeak
(عامیانه) فرار پرمخاطره، عبور از تنگنا، قبول شدن (یا تصویب شدن وغیره) با اشکال زیاد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «squeak» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/squeak