گذشتهی ساده:
screechedشکل سوم:
screechedسومشخص مفرد:
screechesوجه وصفی حال:
screechingشکل جمع:
screechesصدای بلند، جیغ، فریاد شبیه جیغ، صدای گوشخراش، فریاد کردن، جیغ کشیدن، صدای ناهنجار (مثل صدای ترمز ماشین) ایجاد کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the earsplitting screech of brakes
صدای گوشخراش ترمز
the screech of fire sirens
صفیر آژیرهای آتشنشانی
The driver applied the brakes and the car screeched.
راننده ترمز گرفت و ماشین صدای گوشخراشی کرد.
The chalk made a screeching sound on the blackboard.
گچ روی تختهسیاه صدای ناهنجاری کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «screech» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/screech