واغ واغ کردن، لاف زدن، بالیدن، جیغ زدن، واغ واغ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The old dog yelped loudly and ran off.
سگ پیر واق بلندی زد و دور شد.
As soon as I touched his wound he yelped.
تا دست به زخم او زدم دادش بلند شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «yelp» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/yelp