گذشتهی ساده:
barkedشکل سوم:
barkedسومشخص مفرد:
barksوجه وصفی حال:
barkingشکل جمع:
barksشکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای آخر: barque
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دادزنان دستور دادن
سگهایی که پارس میکنند گاز نمیگیرند، کسانی که هارتوپورت میکنند اهل عمل نیستند.
their bark is worse than their bite
هیاهو میکنند؛ ولی کاری از ایشان ساخته نیست، فقط هارتوپورت میکنند، سر و صدایشان از صدمه و زیانشان بیشتر است.
his bark is worse than his bite
هارتوپورت او زیاد است، اهل عمل نیست، ولی سر و صدایش زیاد است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bark» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bark