گذشتهی ساده:
bawledشکل سوم:
bawledسومشخص مفرد:
bawlsوجه وصفی حال:
bawlingشکل جمع:
bawlsداد زدن، فریاد زدن، گریه (با صدای بلند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The baby is bawling.
کودک دارد گریه و فریاد میکند.
He bawled down the telephone at me.
پشت تلفن بر من نعره کشید.
He bawled me out for being late.
به خاطر دیر کردن سرم داد زد.
1- (با فریاد) صدا زدن، بانگ زدن 2- (عامیانه) با خشم خردهگیری کردن، سرزنش شدید کردن
گذشتهی ساده bawl در زبان انگلیسی bawled است.
شکل سوم bawl در زبان انگلیسی bawled است.
شکل جمع bawl در زبان انگلیسی bawls است.
وجه وصفی حال bawl در زبان انگلیسی bawling است.
سومشخص مفرد bawl در زبان انگلیسی bawls است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bawl» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bawl