آخرین به‌روزرسانی:

Bawdy

ˈbɒːdi ˈbɔːdi

صفت تفضیلی:

bawdier

صفت عالی:

bawdiest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

زشت، هرزه، شنیع، مربوط به جاکشی، بی‌عفت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Shakespeare's bawdy

کلمات رکیک (در آثار) شکسپیر

a bawdy joke

شوخی رکیک

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bawdy

  1. adjective vulgar, dirty
    Synonyms:
    rude dirty suggestive lewd vulgar lustful gross indecent obscene erotic risqué coarse cheap salacious licentious libidinous lascivious ribald blue indelicate off-color prurient lecherous indecorous
    Antonyms:
    clean decent proper chaste virginal

سوال‌های رایج bawdy

صفت تفضیلی bawdy چی میشه؟

صفت تفضیلی bawdy در زبان انگلیسی bawdier است.

صفت عالی bawdy چی میشه؟

صفت عالی bawdy در زبان انگلیسی bawdiest است.

ارجاع به لغت bawdy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bawdy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bawdy

لغات نزدیک bawdy

پیشنهاد بهبود معانی