شکل نوشتاری دیگر این لغت: off-colored
شکلهای نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: off-coloured و off-colour
زننده، زشت، بیادبانه، مبتذل، مستهجن (شوخی و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
Her off-color remark about his appearance left him feeling embarrassed.
اظهارات زنندهاش در مورد ظاهر او باعث شد که او احساس خجالت کند.
The teacher reprimanded the student for making an off-colored comment in class
معلم دانشآموز را به خاطر اظهارنظر مبتذلش در کلاس سرزنش کرد.
مریض، ناخوشاحوال (کمی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She woke up feeling off-color.
وقتی بیدار شد احساس کرد مریض است.
She felt off-color after eating the spoiled sushi.
او بعد از خوردن سوشی فاسد احساس کرد ناخوشاحوال است.
دارای رنگ ناجور، که رنگ ناجوری دارد
The off-colour clothing combination she wore to the party raised quite a few eyebrows.
پوشیدن ترکیب لباسهایی که رنگهای ناجور داشتند، موجب تعجب برخی از مهمانان شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «off-color» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/off-color