فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Off-center

ˌɑːfˈsent̬ər ˌɒfˈsentə

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: off-centre

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb

خارج از مرکز، بیرون از مرکز

The off-center shot missed the target.

شلیک خارج از مرکز، به هدف نخورد.

She always preferred to sit off-centre at the movie theater.

او همیشه ترجیح می‌داد در سالن سینما خارج از مرکز بنشیند.

adjective

عجیب‌وغریب، غیرمعمول، غیرعادی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the artist's off-center paintings

نقاشی‌های غیرعادی این هنرمند

the off-centre design of the new building

طراحی عجیب‌وغریب خانه‌ی جدید

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد off-center

  1. adjective wide
    Synonyms:
    off inaccurate astray off-target off the mark adrift askew stray far-off

ارجاع به لغت off-center

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «off-center» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/off-center

لغات نزدیک off-center

پیشنهاد بهبود معانی