شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: off-centre
خارج از مرکز، بیرون از مرکز
The off-center shot missed the target.
شلیک خارج از مرکز، به هدف نخورد.
She always preferred to sit off-centre at the movie theater.
او همیشه ترجیح میداد در سالن سینما خارج از مرکز بنشیند.
عجیبوغریب، غیرمعمول، غیرعادی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the artist's off-center paintings
نقاشیهای غیرعادی این هنرمند
the off-centre design of the new building
طراحی عجیبوغریب خانهی جدید
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «off-center» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/off-center