Off-guard

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb C2
غافلگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The news caught her completely off guard.
- اخبار به‌ کلی او را غافلگیر کرد.
- The strength of the storm caught many residents by off-guard.
- قدرت طوفان بسیاری از ساکنان را غافلگیر کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد off-guard

  1. adjective unprepared
    Synonyms: asleep, asleep on the job, daydreaming, flat-footed, inattentive, napping, spaced out, unalert, unready, unsuspecting, unvigilant, unwatchful, zoned out
  2. adverb when not paying attention
    Synonyms: asleep, asleep at the switch, derelict, flat-footed, napping, negligent, not on the job, unalert, unguarded, unprepared, unready, unwatchful

ارجاع به لغت off-guard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «off-guard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/off-guard

لغات نزدیک off-guard

پیشنهاد بهبود معانی