(از رویداد یا خطر احتمالی) نامطلع، بیخبر، ناآگاه، از همهجا بیخبر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Anti-personnel mines lie in wait for their unsuspecting victims.
مینهای ضد نفر، در کمین قربانیان ناآگاه است.
They are charged with selling worthless junk bonds to unsuspecting depositors.
آنها متهم به فروش اوراق قرضهی بیارزش به سپردهگذاران ناآگاه هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unsuspecting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unsuspecting