Unwary

ʌnˈweri ʌnˈweəri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    unwarier
  • صفت عالی:

    unwariest

معنی

adjective
ناآگاه، بدون نگرانی، بدون تعجب و تشویش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unwary

  1. adjective thoughtless, heedless
    Synonyms: brash, careless, credulous, hasty, ignorant, ill-advised, impetuous, imprudent, incautious, inconsiderate, indiscreet, negligent, rash, reckless, unadvised, unalert, uncircumspect, unguarded, unprepared, unsuspecting, unsuspicious, unvigilant, unwatchful
    Antonyms: cautious, heeding, mindful, thoughtful, wary

ارجاع به لغت unwary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unwary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unwary

لغات نزدیک unwary

پیشنهاد بهبود معانی