آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Unwavering

ʌnˈweɪvrɪŋ ʌnˈweɪvrɪŋ

معنی unwavering | جمله با unwavering

adjective

استوار، تغییرناپذیر، خدشه‌ناپذیر، لغزش‌ناپذیر، تزلزل‌ناپذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Despite the criticism, she remained unwavering in her beliefs and values.

علی‌رغم این انتقادات، او در باورها و ارزش‌های خود استوار باقی ماند.

His unwavering loyalty to his family and friends is admirable.

وفاداری تغییرناپذیر او به خانواده و دوستانش ستودنی است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The company's unwavering commitment to quality has made it a trusted brand in the market.

تعهد خدشه‌ناپذیر این شرکت به کیفیت، آن را به برندی مورد اعتماد در بازار تبدیل کرده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unwavering

  1. adjective consistent, unchanging

ارجاع به لغت unwavering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unwavering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unwavering

لغات نزدیک unwavering

پیشنهاد بهبود معانی