امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dedicated

ˈdedɪkeɪtɪd ˈdedɪkeɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    dedicates
  • وجه وصفی حال:

    dedicating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
متعهد، پایبند، دلسوز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a dedicated teacher
- معلم متعهد
- She is a dedicated student who always completes her assignments on time.
- او دانش‌آموز پایبندی است و همیشه تکالیف خود را به‌موقع انجام می‌دهد.
adjective
اختصاصی
- The dedicated server is specifically designed to handle heavy traffic on the website.
- این سرور اختصاصی به طور خاص برای مدیریت ترافیک سنگین در وب‌سایت طراحی شده است.
- The dedicated study room is reserved for students who need a quiet space to focus on their work.
- اتاق مطالعه‌ی اختصاصی برای دانش‌آموزانی در نظر گرفته شده است که به فضایی آرام برای تمرکز روی کار خود نیاز دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dedicated

  1. adjective loyal, hard-working
    Synonyms:
    committed devoted enthusiastic faithful given over to old faithful purposeful single-hearted single-minded sworn true blue true to the end wholehearted zealous
    Antonyms:
    apathetic lazy

ارجاع به لغت dedicated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dedicated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dedicated

لغات نزدیک dedicated

پیشنهاد بهبود معانی