فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dedicated

ˈdedɪkeɪtɪd ˈdedɪkeɪtɪd

سوم‌شخص مفرد:

dedicates

وجه وصفی حال:

dedicating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

متعهد، پایبند، دلسوز

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

a dedicated teacher

معلم متعهد

She is a dedicated student who always completes her assignments on time.

او دانش‌آموز پایبندی است و همیشه تکالیف خود را به‌موقع انجام می‌دهد.

adjective

اختصاصی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The dedicated server is specifically designed to handle heavy traffic on the website.

این سرور اختصاصی به طور خاص برای مدیریت ترافیک سنگین در وب‌سایت طراحی شده است.

The dedicated study room is reserved for students who need a quiet space to focus on their work.

اتاق مطالعه‌ی اختصاصی برای دانش‌آموزانی در نظر گرفته شده است که به فضایی آرام برای تمرکز روی کار خود نیاز دارند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dedicated

  1. adjective loyal, hard-working
    Synonyms:
    loyal hard-working committed devoted faithful enthusiastic wholehearted zealous single-minded purposeful sworn true blue single-hearted given over to old faithful true to the end
    Antonyms:
    lazy apathetic

ارجاع به لغت dedicated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dedicated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dedicated

لغات نزدیک dedicated

پیشنهاد بهبود معانی