شکل نوشتاری معنای دوم و سوم این لغت در انگلیسی آمریکایی: stanch
وفادار، باوفا، ثابتقدم، محکم، پروپاقرص، سرسخت
a staunch friend
دوست وفادار
a staunch supporter
پشتیبان پروپاقرص
(خون، اشک و غیره را) بند آوردن، مهار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We must first staunch the flow of blood from the wound.
ابتدا باید ریزش خون از زخم را بند بیاوریم.
The firefighters worked tirelessly to staunch the flames engulfing the building.
آتشنشانان بیوقفه برای مهار کردن شعلههای آتشسوزی ساختمان تلاش کردند.
جلوگیری کردن، مانع شدن
to staunch the escape of capital
از فرار سرمایهها جلوگیری کردن
We need a plan of action to staunch the spread of this virus.
برای جلوگیری کردن از انتشار این ویروس، به یک برنامه عملی نیاز داریم.
ناتراوا، بیرخنه، غیرقابل نفوذ، ضدآب
a staunch boat
قایق درزگیری شده
The staunch ship sailed through the storm.
کشتی ضدآب از میان طوفان عبور کرد.
محکم، قرص، مستحکم، استوار
a staunch cabin
یک کلبهی مستحکم
His staunch argument convinced even his biggest critics.
استدلال محکم او حتی بزرگترین منتقدانش را متقاعد کرد.
(جلوی تراوش) گرفتن، ناتراوا کردن، بستن
to staunch a leak in a boat
درز کشتی را گرفتن
The plumber was able to staunch the leak in the pipe.
لولهکش توانست نشت لوله را بگیرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «staunch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/staunch