فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tried-and-true

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

مطمئن, محک‌زده، آزمایش‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a tried-and-true sales technique

روش فروش مطمئن

A cup of warm milk is my tried-and-true remedy for insomnia.

یک فنجان شیر گرم درمان مطمئن من برای بی‌خوابی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tried-and-true

  1. adjective tested
    Synonyms:
    reliable dependable trustworthy tried proved proven safe approved trusty loyal certified creditworthy

ارجاع به لغت tried-and-true

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tried-and-true» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tried-and-true

لغات نزدیک tried-and-true

پیشنهاد بهبود معانی