سومشخص مفرد:
triesوجه وصفی حال:
tryingآزموده، آزمودهشده، در محک آزمایش قرار گرفته، امتحانشده، مطمئن، قابل اطمینان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tried approach to problem-solving is to break it down into smaller steps.
رویکرد آزموده برای حل مسئله شکستن آن به قدمهای کوچکتر است.
After months of failed attempts, she finally found a tried solution.
بعد از ماهها تلاش ناموفق بالاخره راهحلی قابل اطمینان پیدا کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tried» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tried