آخرین به‌روزرسانی:

Tried

traɪd traɪd

سوم‌شخص مفرد:

tries

وجه وصفی حال:

trying

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

آزموده، آزموده‌شده، در محک آزمایش قرار گرفته، امتحان‌شده، مطمئن، قابل اطمینان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The tried approach to problem-solving is to break it down into smaller steps.

رویکرد آزموده برای حل مسئله شکستن آن به قدم‌های کوچک‌تر است.

After months of failed attempts, she finally found a tried solution.

بعد از ماه‌ها تلاش ناموفق بالاخره راه‌حلی قابل اطمینان پیدا کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tried

  1. adjective reliable
    Synonyms:
    dependable trustworthy faithful trusty staunch steadfast constant secure tested tried-and-true proved demonstrated approved certified true-blue used
    Antonyms:
    unreliable untried

سوال‌های رایج tried

وجه وصفی حال tried چی میشه؟

وجه وصفی حال tried در زبان انگلیسی trying است.

سوم‌شخص مفرد tried چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد tried در زبان انگلیسی tries است.

ارجاع به لغت tried

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tried» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tried

لغات نزدیک tried

پیشنهاد بهبود معانی