با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Liege

liːdʒ liːdʒ liːdʒ liːdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
صاحب تیول، ارباب، هم بیعت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a liege lord
- ارباب صاحب اختیار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد liege

  1. noun A feudal lord entitled to allegiance and service
    Synonyms: master, lord, vassal, liege lord, liegeman, sovereign, liege-subject, feudatory
  2. noun City in eastern Belgium; largest French-speaking city in Belgium
    Synonyms: luik
  3. adjective Adhering firmly and devotedly, as to a person, a cause, or a duty
    Synonyms: allegiant, constant, faithful, fast, firm, loyal, staunch, steadfast, true

ارجاع به لغت liege

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liege» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/liege

لغات نزدیک liege

پیشنهاد بهبود معانی