امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تابش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

taabesh
radiation, radiancy, shining, glow, heat

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تابش

  1. مترادف:
    برافروختگی پرتو تاب تشعشع تلالو درخشش روشنی شعشعه فروغ لمعان نور
  1. مترادف:
    تف حرارت گرمی

ارجاع به لغت تابش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تابش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تابش

لغات نزدیک تابش

پیشنهاد بهبود معانی