گذشتهی ساده:
lordedشکل سوم:
lordedسومشخص مفرد:
lordsوجه وصفی حال:
lordingشکل جمع:
lordsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(انگلیس) مجلس لردان، مجلس اعیان
با قلدری یا غرور رفتار کردن، سلطهگری کردن، آقابالا سری کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lord» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lord