به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Duke

duːk djuːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dukes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    دوک (یکی از لقب‌های مهم اشرافی و سلطنتی اروپایی)
    • - As a powerful duke, he held great influence in political circles.
    • - او به عنوان دوک قدرتمند، نفوذ زیادی در محافل سیاسی داشت.
    • - The duke's extravagant palace reflected his regal status and wealth.
    • - کاخ مجلل دوک نشان‌دهنده‌ی موقعیت سلطنتی و ثروت او بود.
  • noun slang informal
    مشت (معمولاً به‌صورت جمع می‌آید)
    • - Put up your dukes!
    • - مشت‌های خود را آماده کن!
    • - He raised his dukes, ready for a fight.
    • - مشت‌هایش را آماده‌ی مبارزه کرد.
  • slang verb - intransitive informal
    با مشت زدن (به کسی)
    • - The two rivals decided to duke it out on the basketball court.
    • - دو رقیب تصمیم گرفتند در زمین بسکتبال یکدیگر را با مشت بزنند.
    • - Let's duke it out to settle this once and for all.
    • - بیایید مشت بزنیم و این موضوع را یک بار برای همیشه حل کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت duke

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «duke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/duke

لغات نزدیک duke

پیشنهاد بهبود معانی