فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Magnate

ˈmæɡneɪt / / -nət ˈmæɡneɪt / / -nət ˈmæɡneɪt / / -nət

شکل جمع:

magnates

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

نجیب‌زاده، آدم متنفذ، متشخص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The emperor was surrounded by his magnates.

امپراطور توسط کدیوران خود احاطه شده بود.

one of the city's magnates

یکی از بزرگان شهر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a cotton magnate

تاجر عمده‌ی پنبه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد magnate

  1. noun important person, usually in busi
    Synonyms:
    leader chief businessperson figure name VIP notable personage tycoon mogul industrialist financier capitalist merchant bigwig lion plutocrat captain of industry peer noble aristocrat
    Antonyms:
    lowly

ارجاع به لغت magnate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «magnate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/magnate

لغات نزدیک magnate

پیشنهاد بهبود معانی