فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Magnanimity
ˌmæɡnəˈnɪmɪti
ˌmæɡnəˈnɪmɪti
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
جوانمردی، رادمردی، بزرگواری، بزرگی طبع، علو طبع، بلندهمتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He showed magnanimity even toward his enemies.
او حتی نسبت به دشمنانش هم بزرگواری کرد.
His magnanimities shall never be forgotten.
بزرگواری‌های او هرگز فراموش نخواهد شد.
مترادف و متضاد magnanimity
-
noun the quality or state of being generousSynonyms:generosity unselfishness liberality generousness openhandedness big-heartedness large-heartedness freehandedness bountifulness bounteousness lavishness munificence great-heartedness magnanimousness unsparingness
-
noun liberality in bestowing gifts; extremely liberal and generous of spiritSynonyms:generosity benevolence unselfishness philanthropy openhandedness altruism largess largesse munificence chivalry
-
adjectiveSynonyms:generous unselfish liberal handsome magnanimous chivalrous chivalric philanthropic
ارجاع به لغت magnanimity
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «magnanimity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/magnanimity
لغات نزدیک magnanimity
- - magnacard
- - magnaimous
- - magnanimity
- - magnanimous
- - magnate