آخرین به‌روزرسانی:

Largesse

ˈlɑːrdʒəs ˈlɑːdʒəs

توضیحات:

همچنین largess نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار largesse رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal

بخشش، سخاوت، گشاده‌دستی، بخشندگی، مساعدت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

This school owes its existence to his largess.

این مدرسه موجودیت خود را مرهون سخاوت ایشان است.

a philanthropist known for his largess

خیری که به سخاوت مشهور است

نمونه‌جمله‌های بیشتر

exceptional largess

بخشندگی استثنایی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد largesse

  1. adjective generosity
    Synonyms:
    generous charitable giving charity donation benevolent thoughtful gift aid benefaction altruistic philanthropy alms endowment

ارجاع به لغت largesse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «largesse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/largesse

لغات نزدیک largesse

پیشنهاد بهبود معانی