آخرین به‌روزرسانی:

Chivalric

ˈʃɪvlrɪk ˈʃɪvælrɪk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

سلحشورانه، شوالیه‌ای، پهلوانی، دلیرانه، جوانمردانه، شهسوارانه

He tried to live by the chivalric values of the medieval knights.

او تلاش می‌کرد طبق ارزش‌های سلحشورانه شوالیه‌های قرون وسطی زندگی کند.

Chivalric tales often include brave knights and fair maidens.

داستان‌های شوالیه‌ای اغلب شامل شوالیه‌های شجاع و دوشیزگان زیبا هستند.

adjective

نجیب، بانزاکت، بامرام، مؤدب، محترم، باوقار (در برخورد با زنان)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

In today's world, being chivalric is still considered attractive.

در دنیای امروز نیز، باوقار بودن همچنان جذاب تلقی می‌شود.

Sara admired his chivalric attitude and respectful tone.

سارا به نگرش نجیب و لحن محترمانه‌اش احترام می‌گذاشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chivalric

  1. adjective Characteristic of the time of chivalry and knighthood in the Middle Ages
    Synonyms:
    medieval knightly
  1. adjective respectfully attentive, especially to women
    Synonyms:
    gallant chivalrous

ارجاع به لغت chivalric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chivalric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chivalric

لغات نزدیک chivalric

پیشنهاد بهبود معانی