Medieval

    ˌmidiˈivəl ˌmedˈiːvl
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    این لغت به شکل mediaeval نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری medieval رایج است.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective B2
    مربوط به قرون وسطی، قرون وسطایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The medieval art of stained glass windows can be found in many churches.
    - هنر قرون وسطایی شیشه‌ی رنگی را می‌توان در بسیاری از کلیساها یافت.
    - The mediaeval period was known for its feudal system and chivalry.
    - دوره‌ی قرون وسطی به خاطر سیستم فئودالی آن مشهور بود.
    adjective
    بسیار قدیمی
    - The fashion trends from the 1980s are considered medieval now.
    - ترندهای مد دهه‌ی 1980 اکنون بسیار قدیمی محسوب می‌شود.
    - The company's management style is mediaeval.
    - سبک مدیریتی شرکت بسیار قدیمی است.
    noun
    قرون وسطایی (شخص)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد medieval

    1. adjective having to do with the Middle Ages; old
      Synonyms: antediluvian, antiquated, antique, archaic, feudal, Gothic, old, old-fashioned, primitive, unenlightened
      Antonyms: modern

    ارجاع به لغت medieval

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «medieval» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/medieval

    لغات نزدیک medieval

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند