Unselfish

ʌnˈselfɪʃ ʌnˈselfɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
متواضع، مؤدب، بدون خودخواهی، ناخودخواه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unselfish

  1. adjective kind, giving
    Synonyms: altruistic, benevolent, charitable, chivalrous, denying, devoted, disinterested, extroverted, generous, helpful, humanitarian, incorruptible, indulgent, liberal, loving, magnanimous, noble, open-handed, self-effacing, self-forgetting, selfless, self-sacrificing
    Antonyms: greedy, selfish, uncharitable

ارجاع به لغت unselfish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unselfish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unselfish

لغات نزدیک unselfish

پیشنهاد بهبود معانی