ثابتنشده، جایگزیننشده، جاانداخته نشده (درمورد استخوان شکسته)
باز نشاندن، پیاده کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an unset gem
جواهر کارگذاشتهنشده
unset cement
سیمان سفتنشده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unset» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unset