صفت تفضیلی:
more indulgentصفت عالی:
most indulgentآسانگیر، اهل اغماض، سهلگیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The indulgent grandparent spoiled their grandchildren.
پدربزرگها و مادربزرگهای آسانگیر نوههای خود را لوس کردند.
The indulgent boss gave his employees unlimited vacation days.
رئیس سهلگیر به کارمندانش روزهای تعطیل نامحدود داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «indulgent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indulgent