Philanthropic

ˌfɪlænˈθrɑːpɪk ˌfɪlənˈθrɒpɪk
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از philanthropical به‌جای philanthropic استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal
(وابسته به) نیکوکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a philanthropic organization
- یک سازمان نیکوکاری
- The philanthropic initiative aimed to reduce poverty in underserved areas.
- این طرح نیکوکاری با هدف کاهش فقر در مناطق محروم انجام شد.
adjective
انسان‌دوستانه، نوع‌پرستانه، بشردوستانه
- He was praised for his philanthropic contributions to environmental conservation.
- او به‌خاطر کمک های نوع‌دوستانه‌اش در حفاظت از محیط‌زیست مورد ستایش قرار گرفت.
- Their philanthropic spirit inspired others to give back to the community.
- روحیه‌ی انسان‌دوستانه‌ی آن‌ها به دیگران الهام بخشید تا به جامعه کمک کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد philanthropic

  1. adjective charitable, giving
    Synonyms: altruistic, beneficent, benevolent, benignant, big-hearted, bountiful, contributing, donating, eleemosynary, generous, good, gracious, helpful, humane, humanitarian, kind, kindhearted, liberal, magnanimous, munificent, openhanded, patriotic, public- spirited
    Antonyms: misanthropic, miserly, stingy, uncharitable

ارجاع به لغت philanthropic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «philanthropic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/philanthropic

لغات نزدیک philanthropic

پیشنهاد بهبود معانی