همچنین میتوان از philanthropical بهجای philanthropic استفاده کرد.
(وابسته به) نیکوکاری
a philanthropic organization
یک سازمان نیکوکاری
The philanthropic initiative aimed to reduce poverty in underserved areas.
این طرح نیکوکاری با هدف کاهش فقر در مناطق محروم انجام شد.
انساندوستانه، نوعپرستانه، بشردوستانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was praised for his philanthropic contributions to environmental conservation.
او بهخاطر کمک های نوعدوستانهاش در حفاظت از محیطزیست مورد ستایش قرار گرفت.
Their philanthropic spirit inspired others to give back to the community.
روحیهی انساندوستانهی آنها به دیگران الهام بخشید تا به جامعه کمک کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «philanthropic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/philanthropic