خیرخواه مردم، خیراندیش، نیکوکار، طالب سعادت و رفاه همگانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The public-spirited volunteer spent her weekends mentoring underprivileged children.
این داوطلب نیکوکار آخر هفتههایش را صرف راهنمایی کودکان محروم میکرد.
The public-spirited company donated a large sum of money to a local charity.
این شرکت طالب سعادت و رفاه همگانی مبلغ هنگفتی را به یک مؤسسهی خیریهی محلی اهدا کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «public-spirited» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/public-spirited