Patriotic

ˌpeɪtriˈɑːtɪk ˌpætriˈɒtɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
وطن‌پرست، وطن‌دوست، میهن‌پرست، میهن‌دوست، وطن‌دوستانه، وطن‌پرستانه، میهن‌پرستانه، میهن‌دوستانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The patriotic song brought tears to my eyes as it reminded me of the sacrifices made by our military.
- این آهنگ میهن‌پرستانه اشک را در چشمانم جاری کرد و مرا به یاد فداکاری‌های ارتش انداخت.
- The patriotic students sang the national anthem with great enthusiasm at the school assembly.
- دانش‌آموزان وطن‌دوست در انجمن مدرسه با شور و شوق سرود ملی را خواندند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد patriotic

  1. adjective Inspired by love for your country
    Synonyms: nationalistic, jingoistic, devoted, zealous, public-spirited, consecrated, dedicated, fervid, statesmanlike, loyal, chauvinistic
    Antonyms: traitorous, antisocial, unpatriotic, misanthropic

ارجاع به لغت patriotic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «patriotic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/patriotic

لغات نزدیک patriotic

پیشنهاد بهبود معانی