شکل جمع:
patrimoniesار پدری، ثروت موروثی، میرا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Within a few months, he wasted away his patrimony.
ظرف چند ماه میراث پدری را به هدر داد.
the cultural patrimony of Italy
میراث فرهنگی ایتالیا
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «patrimony» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/patrimony