آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Legacy

ˈleɡəsi ˈleɡəsi

معنی legacy | جمله با legacy

noun countable C2

میراث ، ارث

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He got a nice legacy from his uncle.

او از عمویش ارث خوبی به‌دست آورد.

They fought over their father's legacy.

سر ارث پدرشان با هم جنگشان شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the rich cultural legacy of Iran

میراث گران‌بهای فرهنگی ایران

Her poor eyesight was a legacy of a childhood accident.

کم‌سویی چشم او پیامد یک حادثه‌ی زمان کودکی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد legacy

ارجاع به لغت legacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «legacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/legacy

لغات نزدیک legacy

پیشنهاد بهبود معانی