آخرین به‌روزرسانی:

Heirloom

ˈerluːm ˈeəluːm

شکل جمع:

heirlooms

معنی و نمونه‌جمله

noun

میراثِ آبا و اجدادی، مرده‌ریگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

This handwritten Koran is our family heirloom.

این قرآن خطی یادگار خانوادگی ما است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد heirloom

  1. noun something inherited, often antique
    Synonyms:
    inheritance heritage legacy gift bequest birthright patrimony antique reversion

ارجاع به لغت heirloom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heirloom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heirloom

لغات نزدیک heirloom

پیشنهاد بهبود معانی