با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Throwback

    ˈθroʊbæk ˈθrəʊbæk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    سیر قهقرایی، باز گشت به (تمدن یا وضع و غیره‌ی) سابق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun
    (نادر) پس افکنی، متوقف سازی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد throwback

    1. noun A reappearance of an earlier characteristic
      Synonyms: atavism, carry-over, atavist, regression, reversion
    2. adjective Characteristic of an atavist
      Synonyms: atavistic

    ارجاع به لغت throwback

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «throwback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/throwback

    لغات نزدیک throwback

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی