آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Throwaway

ˈθroʊəweɪ ˈθrəʊəweɪ

معنی throwaway | جمله با throwaway

noun adjective

ورقه‌ی اعلان (که در خیابان‌ها و غیره به اشخاص داده می‌شود)

noun adjective

دورانداختنی، یکبار مصرف، مصرف کن و دور بینداز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

a throwaway bottle

بطری دورانداختنی

noun adjective

خودمانی، بی‌رودرواسی، غیررسمی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد throwaway

  1. noun (sometimes offensive) a homeless boy who has been abandoned and roams the streets
    Synonyms:
    gamin street-arab
  1. noun an advertisement (usually printed on a page or in a leaflet) intended for wide distribution
  1. adjective thrown away
    Synonyms:
    discarded thrown-away cast-off

ارجاع به لغت throwaway

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «throwaway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/throwaway

لغات نزدیک throwaway

پیشنهاد بهبود معانی