با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Throwaway

ˈθroʊəweɪ ˈθrəʊəweɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun adjective
ورقه‌ی اعلان (که در خیابان‌ها و غیره به اشخاص داده می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun adjective
دورانداختنی، یکبار مصرف، مصرف کن و دور بینداز
- a throwaway bottle
- بطری دورانداختنی
noun adjective
خودمانی، بی‌رودرواسی، غیررسمی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد throwaway

  1. noun (sometimes offensive) a homeless boy who has been abandoned and roams the streets
    Synonyms: street-arab, gamin
  2. noun An advertisement (usually printed on a page or in a leaflet) intended for wide distribution
    Synonyms: circular, handbill, bill, broadside, broadsheet, flier, flyer
  3. adjective Thrown away
    Synonyms: cast-off, discarded, thrown-away

ارجاع به لغت throwaway

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «throwaway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/throwaway

لغات نزدیک throwaway

پیشنهاد بهبود معانی