این واژه در حالت صفت (Adjective) به این شکل نوشته میشود: cast-off و در حالت فعل (verb) به این شکل نوشته میشود: cast off و در حالت اسم (Noun) به این شکل نوشته میشود: castoff
لنگر کشیدن، حرکت دادن، حرکت کردن، به آب انداختن (کشتی و قایق و غیره)
The ship was scheduled to cast off at 9 p.m.
این کشتی قرار بود ساعت ۹ شب حرکت کند.
The sailors were eager to cast off.
ملوانها مشتاق بودند حرکت کنند.
The captain gave the order to cast off.
کاپیتان دستور لنگر کشیدن را صادر کرد.
رهاشده، راندهشده، طردشده، کنارگذاشتهشده، دورانداختهشده (بهویژه لباس)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a dwelling place of the castoff old
مسکن پیران از همهجا رانده و بیکس
cast-off clothes
لباسهای دورانداختهشده
چیز دورریختنی، چیز دستدوم (بهویژه لباس)، مطرود (شخص)
She was sick of wearing her older sister's castoffs.
از پوشیدن لباسهای دستدوم خواهر بزرگترش بیزار بود.
a castoff who later became a famous poet
شخص مطروذی که بعدها شاعر معروفی شد
کنار گذاشتن، رها کردن، راندن، طرد کردن، دور انداختن
She cast off all her old friends.
همهی دوستان قدیمیاش را کنار گذاشت.
She cast off the rope.
طناب را رها کرد.
کور کردن، کور شدن، تمام کردن، تمام شدن (بافتنی)
She struggled to cast off the last stitch.
سعی کرد آخرین کوک را کور کند.
She carefully cast off the final row.
آخرین ردیف را با دقت تمام کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cast-off» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cast-off