توپهایی که در یک سوی کشتی آراسته شده، سطح پهن هرچیزی، با یک شلیک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Seriously damaged, the ship entered the river broadside.
کشتی که شدیداً صدمه دیده بود از پهلو وارد رودخانه شد.
The two boats collided broadside.
دو کشتی از پهلو با هم برخورد کردند.
The truck hit the car broadside.
کامیون از پهلو به اتومبیل زد.
The broadside by the newspapers upset the prime minister.
حملهی همهجانبهی روزنامهها نخستوزیر را ناراحت کرد.
to level criticism broadside
بدون استثنا از همه انتقاد کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «broadside» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/broadside