آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Philander

fɪˈlændər fɪˈlændə

معنی philander | جمله با philander

noun verb - intransitive

زن‌باز، زن‌بازی کردن، دنبال زن افتادن، لاس زدن، زن‌دوست بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Susan divorced her philandering husband.

سوسن از شوهر زن‌بازش طلاق گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد philander

  1. verb to be sexually unfaithful to another
  1. verb talk or behave amorously, without serious intentions
    Synonyms:

ارجاع به لغت philander

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «philander» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/philander

لغات نزدیک philander

پیشنهاد بهبود معانی