Beneficent

bɪˈnefəsnt bɪˈnefəsnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
نیکوکار، کریم، بخشنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- the most beneficent political regime in the world
- خیرخواهانه‌ترین نظام سیاسی جهان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beneficent

  1. adjective beneficial
    Synonyms: benevolent, helpful, kind, altruistic, benign, big-hearted, compassionate, generous, humanitarian, philanthropic, charitable
    Antonyms: maleficent, cold-hearted, malicious, misanthropic, uncharitable

ارجاع به لغت beneficent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beneficent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beneficent

لغات نزدیک beneficent

پیشنهاد بهبود معانی