امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cold-hearted

ˌkoʊldˈhɑːrt̬ɪd ˌkəʊld ˈhɑːtɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more cold-hearted
  • صفت عالی:

    most cold-hearted

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بی‌عاطفه، بی‌احساس، خشک، بی‌رحم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a cold-hearted killer
- قاتل بی‌رحم
- I had no idea you could be so cold-hearted.
- اصلاٌ نمی‌دانستم می‌توانی تا این اندازه بی‌احساس باشی.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cold-hearted

  1. adjective unfeeling
    Synonyms: cold, detached, hard, hard-hearted, harsh, heartless, indifferent, insensitive, stony-hearted, uncaring, unemotional, unfriendly, unkind, unloving, unsympathetic
    Antonyms: warm-hearted

ارجاع به لغت cold-hearted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cold-hearted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coldhearted

لغات نزدیک cold-hearted

پیشنهاد بهبود معانی