آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ مرداد ۱۴۰۴

    Unemotional

    ˌʌnɪˈmoʊʃnl ˌʌnɪˈməʊʃənəl

    معنی unemotional | جمله با unemotional

    adjective

    غیر احساسی، غیر احساساتی، بی‌احساس، تودار، بی‌واکنش، بی‌هیجان، بی‌شور، بی‌تفاوت، بی‌روح

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    Mostly she lay silent and unemotional, until one day she broke into uncontrollable weeping.

    اکثراً ساکت و بی‌تفاوت دراز می‌کشید، تا اینکه یک روز، ناگهان گریه‌های غیرقابل کنترلی در چشمانش دیده شد.

    John is normally an unemotional person.

    جان معمولاً فردی غیر احساساتی و تودار است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unemotional

    1. adjective not responsive
      Synonyms:
      unresponsive apathetic indifferent cold emotionless unfeeling impassive insensitive callous heartless hard-hearted coldhearted uncompassionate unsympathetic undemonstrative dispassionate phlegmatic flat laid-back reserved quiet chill cool unexcitable listless deadpan obdurate thick-skinned marble frigid glacial hard-boiled reticent passionless going with the flow rolling with the punches blah along for the ride
      Antonyms:
      responsive emotional caring feeling excitable

    سوال‌های رایج unemotional

    معنی unemotional به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «unemotional» در زبان فارسی به «بی‌احساس» ترجمه می‌شود.

    کسی که بی‌احساس است، معمولاً واکنش‌های احساسی شدیدی نسبت به رویدادها، رفتار دیگران یا شرایط محیطی از خود نشان نمی‌دهد. این ویژگی ممکن است به گونه‌ای در ظاهر دیده شود که فرد سرد یا دور از هیجان‌های معمول انسانی به نظر برسد، اما این به معنی فقدان کامل احساسات نیست، بلکه نشان‌دهنده‌ی کنترل بالا یا تمایل به ابراز نکردن احساسات است. بی‌احساسی گاهی می‌تواند به عنوان مکانیسمی برای محافظت از خود در برابر فشارهای روانی یا استرس‌های اجتماعی عمل کند.

    افراد بی‌احساس معمولاً در موقعیت‌های بحرانی توانایی حفظ آرامش و تمرکز بالایی دارند. این ویژگی می‌تواند در محیط‌های کاری یا تصمیم‌گیری‌های حساس مفید باشد، زیرا آن‌ها کمتر تحت تأثیر هیجانات لحظه‌ای قرار می‌گیرند و می‌توانند تحلیل منطقی و دقیق‌تری ارائه دهند. با این حال، گاهی ممکن است اطرافیان این افراد را سرد یا بی‌ارتباط با دیگران تصور کنند، زیرا ابراز احساسات آن‌ها محدود است.

    بی‌احساسی همچنین می‌تواند در هنر، ادبیات و روانشناسی مورد مطالعه قرار گیرد. در روانشناسی، افراد بی‌احساس ممکن است در مقیاس‌های مختلف هیجان و همدلی نمرات پایین‌تری داشته باشند، اما این ویژگی لزوماً منفی نیست. برخی تحقیقات نشان می‌دهند که در شرایطی که کنترل هیجان ضروری است، بی‌احساسی می‌تواند به فرد کمک کند تا تصمیمات عاقلانه‌تر و منطقی‌تر اتخاذ کند.

    در ادبیات و روایت‌های داستانی، شخصیت‌های بی‌احساس اغلب به عنوان کسانی معرفی می‌شوند که در ظاهر غیرقابل نفوذ به نظر می‌رسند. این شخصیت‌ها می‌توانند به عنوان کاتالیزور در داستان عمل کنند و واکنش‌های دیگر شخصیت‌ها را تحت تأثیر قرار دهند. همچنین، نشان دادن تحول احساسی یا بیداری احساسی چنین شخصیت‌هایی، اغلب نقطه‌ی مهمی در داستان‌ها و رمان‌ها است.

    در زندگی روزمره، بی‌احساسی ممکن است با مهارت در کنترل استرس، مدیریت تعارض و حفظ خونسردی همراه باشد. با این حال، تعادل بین کنترل احساسات و توانایی همدلی و ارتباط عاطفی با دیگران اهمیت بالایی دارد. کسی که صرفاً بی‌احساس باشد، ممکن است در ایجاد روابط عمیق و صمیمانه با چالش مواجه شود، زیرا بخشی از ارتباط انسانی بر اساس ابراز و دریافت احساسات شکل می‌گیرد.

    ارجاع به لغت unemotional

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unemotional» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unemotional

    لغات نزدیک unemotional

    • - unedited
    • - uneducated
    • - unemotional
    • - unemployable
    • - unemployed
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.