با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Excitable

ɪkˈsaɪtəbl ɪkˈsaɪtəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
قابل‌تحریک، قابل‌تهییج، برانگیختنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد excitable

  1. adjective easily upset or inspired
    Synonyms: agitable, alarmable, demonstrative, edgy, emotional, enthusiastic, fidgety, fierce, fiery, galvanic, hasty, high-strung, hot-headed, hot-tempered, hysterical, impatient, impetuous, impulsive, inflammable, intolerant, irascible, mercurial, moody, nervous, neurotic, overzealous, passionate, peevish, quick, quick-tempered, rash, reckless, restless, sensitive, short fused, skittish, susceptible, temperamental, testy, touchy, uncontrolled, uneasy, vehement, violent, volatile, volcanic
    Antonyms: calm, easy, easy-going, insensitive, laid-back, passive, unexcitable, uninspired

لغات هم‌خانواده excitable

ارجاع به لغت excitable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «excitable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/excitable

لغات نزدیک excitable

پیشنهاد بهبود معانی