صفت تفضیلی:
more violentصفت عالی:
most violentتند، پرخشونت، سخت، خشونت آمیز، خشن، آشوب آمیز، خشم آمیز، پرشور و آشوب، پرهیجان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
He laid violent hands on his own mother.
او مادر خود را کتک زد.
a violent movie
فیلم پرخشونت
the violent behavior of some youth gangs
رفتار خشونتآمیز برخی گروههای جوانان
a violent criminal
جنایتکار خشن
a violent death
مرگ همراه با خشونت
violent language
کلمات خشمآمیز
the violent red of the setting sun
سرخی درخشان خورشید هنگام غروب (کردن)
(بسیار) شدید
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a violent noise
صدای شدید
violent pain
درد شدید
the enemy's violent attacks
حملات شدید دشمن
a violent storm
توفان شدید
(متن یا معنی و غیره) تحریفآمیز
to put a violent construction on a text
ساختار متنی را تحریف کردن
جابر، قاهر، قاهرانه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «violent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/violent