امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ruinous

ˈruːɪnəs ˈruːɪnəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
ویرانگر، ویران، خراب، خراب‌کننده، خانمان برانداز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- ruinous floods
- سیل‌های ویران‌کننده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ruinous

  1. adjective disastrous, devastating
    Synonyms:
    annihilative baleful baneful calamitous cataclysmic catastrophic crippling damaging deadly deleterious depleting dire draining exhausting extravagant fatal fateful harmful hurtful immoderate impoverishing injurious murderous noxious pernicious shattering suicidal unfortunate wasteful withering wrackful
    Antonyms:
    advantageous assisting beneficial helpful

ارجاع به لغت ruinous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ruinous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ruinous

لغات نزدیک ruinous

پیشنهاد بهبود معانی