امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Baleful

ˈbeɪlfl ˈbeɪlfl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more baleful
  • صفت عالی:

    most baleful

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
محنت‌بار، مصیبت‌بار، غم‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- the government's baleful influence on newspapers
- نفوذ زیان‌بخش دولت بر روزنامه‌ها
- We saw his baleful eyes fixed on us.
- متوجه شدیم که چشمان شرارت بار خود را بر ما دوخته بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد baleful

  1. adjective menacing
    Synonyms: calamitous, deadly, dire, evil, foreboding, harmful, hurtful, injurious, malevolent, malignant, noxious, ominous, pernicious, ruinous, sinister, threatening, venomous, vindictive, woeful
    Antonyms: advantageous, auspicious, favorable, good, helping, promising

ارجاع به لغت baleful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «baleful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/baleful

لغات نزدیک baleful

پیشنهاد بهبود معانی