فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Devastating

ˈdevəsteɪtɪŋ ˈdevəsteɪtɪŋ

گذشته‌ی ساده:

devastated

شکل سوم:

devastated

سوم‌شخص مفرد:

devastates

صفت تفضیلی:

more devastating

صفت عالی:

most devastating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2

ویران‌کننده، نابود‌کننده، شوکه‌کننده، مخرب، ویرانگر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

devastating news

اخبار شوکه‌کننده

The devastating storm destroyed homes.

طوفان مخرب خانه‌ها را ویران کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد devastating

  1. adjective causing devastation
    Synonyms:
    destructive disastrous overwhelming calamitous desolating annihilating mortifying
  1. adjective trenchant
    Synonyms:
    biting incisive caustic crushing

ارجاع به لغت devastating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «devastating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/devastating

لغات نزدیک devastating

پیشنهاد بهبود معانی